کد مطلب:137435 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:158

روش مبارزاتی امام سجاد
زمانی كه مؤذن درباری در مسجد دمشق (برای قطع نمودن خطبه آتشین و رسوا كننده حضرت سجاد علیه السلام صدا زد: اشهد ان محمد رسول الله. امام زین العابدین علیه السلام به یزید فرمود: آیا این رسول الله جد تو است یا من؟ (اگر بگویی جد تو است دروغ می گویی و اگر بگویی جد من است، پس چرا با اهل بیتش این گونه عمل كردی؟).

امام سجاد علیه السلام در رابطه ی دعوت مردم به سوی اهل بیت، روشها و اسلوب خاصی داشت. شیوه ی تحضرت به این صورت بود كه این دعوت را ابراز نكرد و بدون سر و صدا، مطالب خود را در قالب مناجات و تضرع و خضوع در برابر خدای سبحان بیان می داشت، بدین خاطر كه در زمان «بنی امیه» بدون این كه آنها را به كارشكنی و مبارزه تحریك


كند، با آرامش، رسالت خود را به انجام رساند. و هر كسی كه در مناجات و دعاهای امام در «صحیفه ی سجادیه» تأمل و دقت نماید این حقیقت را به طور روشن درمی یابد كه امام تمجید و شكر خداوند نمی كند و طلب عفو و رحمت و چیزهای دیگر نمی نماید مگر این كه آنها را با صلوات بر محمد و آلش بیان می دارد. به طوری كه خواننده به محض خواندن متوجه عظمت و احترام اهل بیت می گردد، و می بیند كه همه جا اسم ایشان با اسم خدا و رسول خدا صلی الله علیه و آله مقرون است، و این چنین روش و اسلوبی خواسته یا ناخواسته اثراتی را بر روی انسان می گزارد. این صلوات ها در دعای روز عرفه (ترجیع بند گونه) زیاد مشاهده می شود. حضرت در فرازی از آن دعا عرض می كند:

«پروردگارا! بر محمد و آل او درود فرست، آنچنان درودی كه همیشگی و جاودانه بوده و همچنان كه كلمات تو فانی نمی شود درود تو نیز فانی نگردد. پرودرگارا! بر محمد و آل او درود فرست، آنچنان درودی كه درودهای فرشتگان و پیغمبران و رسولان و پیروان تو را جمع نماید، و بر درودهای بندگان مؤمن از جن و انس و اجابت كنندگان دعوت تو احاطه داشته باشد، و سلام و درود هر كه را از انواع آفریدگانت كه پدید آورده ای گرد آورد.

پروردگارا! بر او و خاندانش درود فرست، درودی كه هر درود گذشته و تازه ای را احاطه كرده و در بر داشته باشد. بر او و خاندانش درود فرست درودی كه نزد تو و نزد غیر تو پسندیده باشد، دروودی كه با آنچه گفته شد درودهایی بیافرینی كه هنگام آفریدنشان با آنها آن درودهای پیش از آن را چندین برابر سازی، و بر گردش


روزگار آنها را بیافزایی، افزودن با چندین برابری كه جز تو نتواند آنها را بشمارد». [1] امام علیه السلام از خداوند متعال درخواست می كند كه به عدد صلوات ملائكه و پیامبران و جنیان و انسان ها، و به عدد تسبیح تمامی آفریدگانش (چه حیوان، و چه نبات و چه جماد) [2] بر رسول و خاندانش درود بفرستد.

مسئلت می كند كه خداوند به این صلوات تداوم بخشیده و درودش را بر ایشان باقی كند به طوری كه لحظه لحظه بر تعداد آنها افزوده گردد، به قدری كه هیچ كس جز خدا نتواند حساب كند. و بدیهی است این درودهایی كه غیر از خداوند شمارشش نتوان كنند، اشاره است به عظمت رسول خدا و خاندانش علیهم السلام، و جایگاه رفیع ایشان در نزد خدا و فرشتگان و پیغمبر صلی الله علیه و اله.

امام سجاد علیه السلام سپس روش و شیوه ی مؤثرتری را برای دعوت به سوی اهل بیت به كار می گیرد و ادامه می دهد:

«بار خدایا! درود و سلام فرست بر پاكیزگان و برگزیدگان خاندان آن حضرت، كه آنان را برای امر و فرمان خود (رهبری دین و راهنمایی مردم) برگزیدی، و خزانه داران علمت، و نگهداران دینت، و جانشینان خود در زمینت، و حجتهای خویش بر بندگانت قرار دادی، و آنها را به خواست خود از پلیدی و ناپاكی، پاك و منزه ساختی».

پاكان اهل بیت پیامبر صلی الله علیه و اله كسانی هستند كه «آیه ی تطهیر»،


«آیه ی مباهله»، و «آیه ی مودت» برای آنها نازل شد، و نیز «حدیث ثقلین»، «حدیث ولایت» و «حدیث منزلت» از جانب پیامبر صلی الله علیه و آله در شأن ایشان وارد شده است. و آنان معدن های علم خدا، نگهبانان دین حق، و خلیفه های خدا در روی زمین هستند، و آنان غیر از محمد و علی و فاطمه و حسن و حسین، كس دیگری نخواهد بود.

امام علیه السلام در همان دعای شریف از خداوند برای شیعیان اهل بیت طلب سلام و رحمت می نماید و عرضه می دارد:

«پرودگارا! بر دوستداران ایشان، كسانی كه به مقام و مرتبه ی آنان اقرار دارند، و از راه و روش آنها پیروی می نمایند، و به دنبال آثار و نشانه هایشان می روند، و به دستاویزشان چنگ می زنند، و به دوستی و ولایتشان تمسك می جویند، و به امامت و پیشوائی آنان اقتدا می كنند، برای امر و فرمانشان تسلیم و فرمانبردارند، در طاعت و پیرویشان می كوشند، ایام روزگار (دولت كریمه ی ایشان) را انتظار دارند، و چشمهایشان را به سوی آنان دوخته اند، درودهای بابركت و نیك و پاكیزه و فزاینده ی هنگام بامدادان و شبانگاهان خود را قرار بده.

و بر آنها و جانهایشان درود فرست، و كارشان را بر تقوا و پرهیزگاری فراهم نما، و احوالشان را اصلاح فرما، و توبه ی آنان را بپذیر؛ زیرا تو بسیار توبه پذیر و مهربان و بهترین آمرزندگانی، و ما را به رحمت و مهربانیت در دار السلام همنشین آنان بگردان».

شكی نیست كه دعا كردن برای شیعیان به منظور اصلاح كارهایشان، و توبه برای ایشان، و نیز مغفرت و آمرزش برای آنها؛ در حقیقت دعای صریح بر اهل بیت، و تمسك به ولایت آنها، و نشر و


تبلیغ مبادی و اعتقادات ایشان بود، و مبادی آنها هم غیر از مبادی اسلام و تعالیم قرآن نیست.

با كمی دقت و تأمل در این جمله ی امام علیه السلام: «ما را در دارالسلام همنشین آنان بگردان» این سؤال را از خود می كنیم كه امام چگونه از خداوند درخواست می نماید، تا او را در ردیف شیعیان اهل بیت قرار دهد؟ در حالی كه شیعیان دعا می كنند كه در اثر شفاعت امام و پدران بزرگوارش به نجات و رستگاری برسند، و از خداوند مسئلت می كنند كه ایشان را در زمره ی اهل بیت محشور نماید، و آن بزرگواران را برای جلب رضایت و رحمت حقتعالی وسیله قرار می دهند؛ پس هدف امام چیست؟

در جواب می گوییم: امام علیه السلام با این كلام می خواهد فقط در برابر خدا تواضع و فروتنی نماید، و این روش معروفی است كه خاندان پیغمبر اكرم صلی الله علیه و اله به هنگام مناجات با پروردگارشان همواره خضوع و تذلل كرده و خودشان را متهم و كوچك می نمایند و هیچ ارزشی برای خود در نظر نمی گیرند. و شواهد و نظایر آن در ادعیه و مناجات ها به شمارش درنیاید، و ما در این جا یك نمونه ی كوچكی از بیانات و سخنان امام زین العابدین علیه السلام را می آوریم: «خدای من! هرگز طاقت عقوبت و عذاب تو را ندارم، و نیز خود را از این كه رفتار و كردارم موجبات عذابت را فراهم كرده تبرئه نمی كنم.» [3] .

علاوه بر آن امام علیه السلام می خواهد شیعه را معرفی كند و بفهماند كه


ایشان كانون خوبی ها و تقوا هستند، و در پیشگاه الهی دارای مقامی شایسته و درجاتی بلند می باشند.

خلاصه، اهل بیت علیهم السلام از آن زمانی كه حقشان را غصب كردند، می دانستند كه دین جدشان پیامبر اكرم صلی الله علیه و اله در معرض اضطراب و خطر است؛ زیرا اهل بیت به كسانی كه مسند حكومت را غصب می كردند و یا دیگران به آنها می دادند هیچ گونه ایمان و اعتمادی نداشتند.

اهل بیت علیهم السلام كاملا خطرهای آینده را حس كرده و می دانستند؛ از این رو به هر طریق ممكن مردم را به حق و اهل حق و حقیقت راهنمایی و ارشاد می نمودند، و بدانها می فهماندند كسانی كه حكومت و پیشوایی دین را با خود یدك می كشند، گواهان خدا روی زمین، و جانشینان پیامبر صلی الله علیه و اله در امر و نهی كردن نیستند؛ بلكه گواهان الهی و جانشینان حقیقی و راستین رسول خدا صلی الله علیه و اله كسانی هستند كه خدا و پیامبرش به ولایت و تمسك به ریسمان محكم ایشان امر فرموده اند. ایشانند كه هرگز از حق جدا نشده و حق نیز از رفتار و كردار آنان جدا نمی گردد، و حق همیشه دور ایشان می چرخد. و بدیهی است كه این صفات به گواه حدیث شریف «ثقلین»، جز بر اهل بیت علیهم السلام منطبق نمی باشد. [4] .

آری، اهل بیت علیهم السلام می خواستند مردم ولو عده ای از ایشان به


ولایتشان ایمان آورده و به هدفشان كه رستگاری مردم بود برسند، و دیگر برایشان مهم نبود كه خلافت و حكومت را به دست آوردند یا نه، و به همین خاطر نیز حادثه كربلا و حوادث دیگر را به جان و دل خریدند تا این كه پیروان و شیعیانشان در شرق و غرب عالم، به آثار و نشانه های آنان عشق ورزیده، شعائرشان را بپا می دارند، و به تبلیغ و نشر فضایل و مناقب آنها می پردازند.



[1] صحيفه سجاديه، دعاي 47.

[2] در آيه 46، سوره ي اسراء آمده: و ان من شي ء الا يسبح بحمده و لكن لا تفقهون تسبيحهم، انه كان حليما غفورا.

[3] صحيفه سجاديه، دعاي 9.

[4] قال رسول الله صلي الله عليه و اله: اني تارك فيكم الثقلين كتاب الله و عترتي اهل بيتي، و انهما لن يفترقا حتي يردا علي الحوض. (مناقب ابن مغازلي، ص 234) و نيز فرموده است: علي مع الحق و الحق مع علي. (غاية المرام، باب 360) (مترجم).